تصاویری آرشیوی از زمستان 1392 روستای لاجیم ....
تصاویر : محسن سرتاره لاجیمی
***
به ادامه مطلب توجه کنید ...
تصاویری آرشیوی از زمستان 1392 روستای لاجیم ....
تصاویر : محسن سرتاره لاجیمی
***
به ادامه مطلب توجه کنید ...
تصاویری از زمستان 1390 :
شاید هیچ وقت فکر نمی کردیم در زمستان هم دلتنگ برف بشیم ولی شدیم ...
***
*** ادامه مطلب رو از دست ندید ...
دومین سری از تصاویر هفته اول زمستان لاجیم که البته زیاد هم به زمستان شبیه نیست :
عکس : محسن سرتاره لاجیمی
هرکس میخواست او را پیدا کند، میرفت ته خاکریز.
جبهه که آمد، گفتند بچه است؛ امدادگر بشود.
هرکس می افتاد، داد می زد «امدادگر...! امدادگر...».
اگر هم خودش نمی توانست، دیگرانی که اطرافش بودند داد می زدند: «امدادگر...! امدادگر...».
خمپاره منفجر شد؛
او که افتاد، دیگران نمی دانستند چه کسی را صدا بزنند.
ولی خودش گفت: «یا زهرا...! یا زهرا...».
بغض کرده بود. از بس گفته بودند:
«بچه است؛ زخمی بشود آه و ناله میکند و عملیات را لو می دهد.»
شاید هم حق داشتند. نه اروند با کسی شوخی داشت، نه عراقی ها.
اگر عملیات لو میرفت، غواصها - که فقط یک چاقو داشتند - قتل عام می شدند.
فرمانده که بغضش را دید و اشتیاقش را، موافقت کرد...
...
توی گل و لای کنار اروند، در ساحل فاو دراز کشیده بود.
جفت پاهایش زودتر از خودش رفته بودند.
یا کوسه برده بود یا خمپاره.
دهانش را هم پر از گِل کرده بود که عملیات را لو ندهد.
اولین سری از تصاویر هفته اول زمستان لاجیم که البته زیاد هم به زمستان شبیه نیست :
عکس : محسن سرتاره لاجیمی
*** صبح پنج شنبه 4 دیماه 93 ***
*** به ادامه مطلب توجه کنید :
اولین همایش ابوالفضلیون (ویژه برنامه شهدای روستای لاجیم ) 4 دیماه 1393 ،همزمان با سالروز عملیات کربلای4 درمسجد مهدیه روستای لاجیم برگزار شد .
روایت تصویری مراسم :
عکس : محسن سرتاره لاجیمی
***
*** به ادامه مطلب توجه کنید :
حرکتی جالب از ستاد برگزاری یادواره شهدای روستای لاجیم ،:
دعوت به همایش ابوالفضلیون از طریق تماس و ارسال پیام صوتی ، که میتوانید از اینجا گوش کنید ...
متن پیام صوتی :