به گزارش خبرنگار بلاغ،پس از طی 30کیلومتری از شهر زیرآب،به گردنه مرتفعی می رسیم ازاین جا به بعد ارتفاعات جنگلی جای خود را به بوته ها و چمنزارهای زیبا می دهد.
چندکیلومتری که درامتداد این چمن زارها به جلو برویم به یک منطقه وسیع و گسترده، بدون پوشش بوته ای،مانند شبه جزیره ای که ازسه طرف به پرتگاه های عمیق مشرف است می رسیم.
درحاشیه پرتگاه ردپایی ازخندق هایی با دیوارهایی عظیم به چشم می خورد که بی شک درگذشته قلعه ای وسیع وبا ارزش بوده که برج مشهورلاجیم را درمیان آن بنا کرده بودند.
ستیغ آفتاب بر بنای مخروطی شکل،عظمت این برج را دو چندان کرده است.بنای آجری،آنچنان قرص ومحکم پا در ره خاک دارد نه آنچنان که گویی سالیان است که ازعمرخشت خشت آن می گذرد.
گنبدی مخروطی شکل که از داخل به حالت مدور تغییر شکل یافته،ورودی اش درسمت شرق است وپایه های آن به وسیله یک ردیف طاق نمای زیبا تزئین شده که هنرایرانیان راپس ازسال ها نمایان می سازد،هنری که سال ها با باد وباران دست و پنجه نرم کرد تا بماند،تا پا برجا بماند وبگوید هنرنزد ایرانیان است وبس!
بگوید چرخ دنده های عصرجدید چه پاسخی دارد در برابر دستان ماهر یک استاد کار ایرانی که با ذوق و هنرخود اثری برجای می گذارد که پس ازقرن ها انسان هنوز در شگفت می ماند و انگشت به دهان فقط نظاره می کند.
درکمربند زیرگنبد،دوکتیبه به خط کوفی و پهلوی بر روی هم قرارگرفته،این دوکتیبه به شکل زیبایی با آجرهایی تراش خورده در زمینه ای ازگچ سفید نصب شده اند.
روستاییان به این برج امامزاده عبدالله می گویند اما گویا این مقبرۀ اسپهبد"شهریارباوندی" است. بر روی کتیبه باخط کوفی نام کیااسماعیل ابوالفارس شهریارابن عباس به چشم می خورد حال مشخص نیست این ابوالفارس چه کسی است ودرمیان بزرگان باوندی دارای چه مقامی بوده که نامش برسرکتیبه این برج حک شده است؟
منبع خبر : بلاغ