سامانه مجازی روستای لاجیم

روستای لاجیم - نگین شهرستان سوادکوه

سامانه مجازی روستای لاجیم

روستای لاجیم - نگین شهرستان سوادکوه

سامانه مجازی روستای لاجیم

روستای زیبا و تاریخی لاجیم
امیدوارم لحظات خوبی رو در سامانه مجازی روستای لاجیم سپری کنید.
.
.
یرای کسب اطلاعات بیشتر از روستای لاجیم ، به " معرفی روستای لاجیم " در ابتدای سایت مراجعه کنید.
.
.
محسن سرتاره لاجیمی
mohsensl12@yahoo.com

آخرین نظرات

وای مادرم ...

چهارشنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۳:۱۵ ب.ظ

کوچه های غربت و غم قحطی یک مرد بود ....

زیر باران دوشنبه بعد از ظهر

اتفاقی مقابلم رخ داد

وسط کوچه ناگهان دیدم

زن همسایه بر زمین افتاد

سیب ها روی خاک غلطیدند

چادرش در میان گرد وغبار

قبلا این صحنه را...نمی دانم

در من انگار می شود تکرار

آه سردی کشید،حس کردم

کوچه آتش گرفت از این آه

و سراسیمه گریه در گریه

پسر کوچکش رسید از راه

گفت:آرام باش! چیزی نیست

به گمانم فقط کمی کمرم...

دست من را بگیر،گریه نکن

مرد گریه نمی کند پسرم

چادرش را تکاند، با سختی

یا علی گفت و از زمین پا شد

پیش چشمان بی تفاوت ما

ناله هایش فقط تماشا شد

 

صبح فردا به مادرم گفتم

گوش کن ! این صدای روضهء کیست

طرف کوچه رفتم و دیدم

در ودیوار خانه ای مشکی است

#

با خودم فکر می کنم حالا

کوچه ء ما چقدر تاریک است

گریه،مادر،دوشنبه،در،کوچه

راستی! فاطمیه نزدیک است...

 

 

ایام عزاداری ام ابیها تسلیت ...

نظرات  (۳)

۲۴ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۲۷ عباس پرهازه
ای پسر فاطمه روزی که رسول خدا به آسمان پرواز کرد،همه زندگی در برابر چشمانم تیره وتار شد،اشکها از گوشه چشمان همچون باران جاری بود،اندوه انقدر بزرگ بود،کل هستی عزادار شد،وآسمانی که با رنج پیامبر، جهاد مهاجرین وانصار،شکنجه بلال وعمار وخون شهداءاحد،بدر،یاسر ،سمیه،حمزۀ وجعفر آبی شده بود یک مرتبه تیره وبا ابرهای ظلمانی هوای پوشیده گشت،و بتهای شکسته شده،باند بازی،قوم گرایی،سلطه جویی و قدرت طلبی به هم متّصل و در کعبه دلها جا گزین توحید،رأفت و مهربانی شد کنار کتاب مهر ودر دیار رحمةالعالمین خشم متولدشد، وبه مشت،لگد دشنام وهیزم تبدیل گشت شلاق که سالها از این دیار گم شده بود دو باره پیدا شد ودار الولایه را در محاصره خود گرفتند. با مشت ولگد حریم حق را شکستند،وسینه شرم وحیاء را دریدند،آتشی که افروختند شعله آن در امتداد تاریخ زبانه می کشد وچه کربلاهای پدید نیاورد، وچه کشتارهایی نکرد. پسر فاطمه ، مردمان مدینه حرمت نگه نداشتند وبه خانه ای که جبرئیل بدون اذن وارد نمی شد ،هجوم بردند،در خانه آتش زدند وپهلویم راشکستند ومحسینی که می توانست حسین(ع) دیگری باشد.به شهادت رساند؛غدیر را فراموش کردند و ولی منصوب خدا را دست بسته مسجد کشاندند،غباری مدینه را گرفته بود ...
۲۴ اسفند ۹۳ ، ۱۲:۲۵ عباس پرهازه
ای پسر فاطمه روزی که رسول خدا به آسمان پرواز کرد،همه زندگی در برابر چشمانم تیره وتار شد،اشکها از گوشه چشمان همچون باران جاری بود،اندوه انقدر بزرگ بود،کل هستی عزادار شد،وآسمانی که با رنج پیامبر، جهاد مهاجرین وانصار،شکنجه بلال وعمار وخون شهداءاحد،بدر،یاسر ،سمیه،حمزۀ وجعفر آبی شده بود یک مرتبه تیره وبا ابرهای ظلمانی هوای پوشیده گشت،و بتهای شکسته شده،باند بازی،قوم گرایی،سلطه جویی و قدرت طلبی به هم متّصل و در کعبه دلها جا گزین توحید،رأفت و مهربانی شد کنار کتاب مهر ودر دیار رحمةالعالمین خشم متولدشد، وبه مشت،لگد دشنام وهیزم تبدیل گشت شلاق که سالها از این دیار گم شده بود دو باره پیدا شد ودار الولایه را در محاصره خود گرفتند. با مشت ولگد حریم حق را شکستند،وسینه شرم وحیاء را دریدند،آتشی که افروختند شعله آن در امتداد تاریخ زبانه می کشد وچه کربلاهای پدید نیاورد، وچه کشتارهایی نکرد. پسر فاطمه ، مردمان مدینه حرمت نگه نداشتند وبه خانه ای که جبرئیل بدون اذن وارد نمی شد ،هجوم بردند،در خانه آتش زدند وپهلویم راشکستند ومحسینی که می توانست حسین(ع) دیگری باشد.به شهادت رساند؛غدیر را فراموش کردند و ولی منصوب خدا را دست بسته مسجد کشاندند،غباری مدینه را گرفته بود ...
خیلی متن خوبی بود
ممنون
من هم این ایام رو تسلیت میگم
آن خانه نمی‌دانم آن شب به چه قدرتی بر پای ایستاده بود، آن مدینه چه مدینه‌ای بود که چنین مصیبتی را تاب آورد و در هم نشکست، آن چه قبرستانی بود که سرچشمه عصمت را در خویش فرو برد و دم بر نیاورد، آن چه خاکی بود که به خود جرأت داد، فاطمه را از علی جدا کند؟
چرا آن خانه بر جای ماند؟ چرا مدینه ویران نشد؟ چرا آسمان در خود نپیچید؟ چرا بغض زمین نترکید؟ چرا عالم فرو نریخت؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">