سامانه مجازی روستای لاجیم

روستای لاجیم - نگین شهرستان سوادکوه

سامانه مجازی روستای لاجیم

روستای لاجیم - نگین شهرستان سوادکوه

سامانه مجازی روستای لاجیم

روستای زیبا و تاریخی لاجیم
امیدوارم لحظات خوبی رو در سامانه مجازی روستای لاجیم سپری کنید.
.
.
یرای کسب اطلاعات بیشتر از روستای لاجیم ، به " معرفی روستای لاجیم " در ابتدای سایت مراجعه کنید.
.
.
محسن سرتاره لاجیمی
mohsensl12@yahoo.com

آخرین نظرات

یه اطلاعات تکمیلی دیگه از برج لاجیم

سه شنبه, ۹ آذر ۱۳۸۹، ۰۲:۰۶ ب.ظ

·         برج لاجیم :

برج لاجیم در روستای لاجیم از دهستان کسیلیان شهرستان سوادکوه واقع شده است . واژه ی لاجیم « سرزمین وجایی را نشان می دهد که در میان مرداب یا جای آبگیری واقع شده است ، ... اما معنی خاص کلمه،(کاسه ی بزرگ گلی است) که با شکل وساختمان ظاهری کوه مخروطی تطابق دارد.» (١)

آندره گدار باستان شناس فرانسوی با اطلاعاتی که از دو زمین شناس سوئیسی در مورد امام زاده عبدالله روستای لاجیم به دست آورده بود ، برای مطالعه برج وکتیبه های کوفی و پهلوی آن به سال 1933 م به لاجیم رفت . او نخستین شرق شناس غربی است که این برج را مورد بازدید و مطالعه قرار داده است . او در مورد لاجیم می نویسد : « لاجیم درسوادکوه و شرق جادة فیروزکوه به شاهی ( امروزه قائم شهر و در گذشته علی آباد) قرار دارد . از زیرآب به لاجیم که در شمال شرقی آن است برای پیاده تقریباً شش ساعت راه است . محلی است بسیار جذاب . به نظر می رسد که باید مرتباً صعود کرد . از گردنه ای مرتفع می گذریم وکمی بعد ناگهان در زیر پای خود ، اقیانوسی از سبزی و خرمی با نوعی شبه جزیره روبرو می شویم سخت وصعب العبور که از سه طرف برسه آبراهه مشرف است . برقلة این محل برجی زیبا و تنها ، در کنار دسته ای از درختان به پاسداری ایستاده است ، این برج یادآور چه واقعة تاریخی است ؟ چه چیزی پیش رو داریم ؟ در حقیقت این شبه جزیره با پرتگاههای عمیق خود قلعه مستحکمی می نماید و پس از معاینة محل معلوم می شود که در واقع چنین بوده است .»(٢)

به ادامه مطلب توجه کنید

به عقیده گدار لاجیم در حقیقت شهری با برج و باروی مستحکم بوده ، او در این مورد جنین می نویسد : «...با این همه چند سال پیش که سقف بنای اما زاده احتیاج به تعمیرات پیدا کرده بود ، ساکنین محل آجرهای مورد نیاز را از محلی که افلاطون به من نشان داد به دست آوردند . در آنجا ، در لبة پرتگاه خندقی بود با دیوارهای کاملاً عمودی که حاکی از محل وجود یک دیوار قطور بود . این دیوار که از آن برای تعمیر بنا هرچه لازم بود برداشته اند به برج بسیار بزرگ مدوری متصل می شده که با توجه به عظمت تپه ای که بر آن قرار گرفته بی شک ساختمان اصلی قلعه بوده است . افلاطون به ما گفت که این یک دیوار قدیمی است از روی پشته خاکی که  بقایای دیوار را پوشانده  معلوم بود که دیوار تا ورای تپه ادامه داشته وشبه جزیره را دور می زده است . در داخل این محوطه جا ، جاتلهایی از خاک وجود داشت که ثابت می کرد قلعه در حقیقت شهری بوده با برج و باروی مستحکم . اگر اشتباه نکنیم این شهر در قلب جنگل و به دور از راهها و اجتماعات شهری پناهگاه یک یاغی و یا جایگاه امن امیری مخلوع بوده که انتظار فرصت مناسب به سر می برده است.»(٣)


برج لاجیم تحت تأثیر تفکرات مذهبی مردم روستا به امام زاده عبدالله شهرت یافت . ریشة این برداشت مذهبی از برج لاجیم متأسفانه معلوم نیست و همین تلقی مذهبی باعث شده تا مردم برج را از گزند حوادث طبیعی و غیر طبیعی محافظت نمایند . به عبارت بهتر نگاه مذهبی مردم محل به برج باعث حفظ و نگهداری آن نیز شده است . ربرت هیلن براند در این مورد می نویسد : « با یک تحول طبیعی ، آرامگاه از محیط اطراف خود جنبه تقدسی کسب می کرد و البته امکان داشت به مرور زمان به صورت یک عبادتگاه درآید . معمولاً چنین اتفاق می افتاد که هویت اصلی فرد به خاک خفته ، فراموش می شد و با شخصیت کسی که بیشتر با اعتقادات دینی محل سازگاری داشت ، تعویض می گردید . هرچند کتیبه ای که در معرض دید همگانی قرار داشت از فرد اصلی حکایت می کرد ، غالباً هویت جدید اعتباری عام می یافت . بدین سان برج واقع در لاجیم(مورخ1022 م) که یادبود بانوی مجلله ای ، احتمالاً از سلالة آل باوند بنا گردیده اکنون به نام امام زاده عبدالله شهرت دارد .»(۴)

برج لاجیم بنای آجری مدور با گنبدی مخروطی شکل است که در نهایت سادگی ساخته شده ، و در داخل از یک سقف مدور برخوردار است . ورودی بنا در سمت شرق قرار دارد و پایة گنبد به وسیلة یک ردیف طاق تزئین شده است . در زیر آن دو کتیبه به خط کوفی و پهلوی بر روی هم قرار یافته و به دور برج پیچیده است . این دو کتیبه با آجرهای تراشیده در زمینه ای از گچ سفید نصب شده و از سازنده ،شخص مدفون شده و تاریخ ساخت آن حکایت می کند . این برج به شماره 185 در فهرست بناهای تاریخی ثبت شده است .(۵)

آندره گدار کتیبه کوفی برج را چنین خوانده :

« بسم الله الرحمن الرحیم هذا قبر القیم الکیا الجلیل ابی الفوارس شهریاربن العباس بن شهریار مولی امیر المؤمنین رحمه الله امرببنائه ... فی سنه ثلاث عشره و اربعمائه عمل الحسن بن علی .»(۶)

گدار نتوانسته نام کسی که به فرمان او برج ساخته شده را بخواند ، به نظر او تاریخ و نام سازنده بنا مورد باز سازی قرارگرفته است .

ارنست هرتسفلد باستان شناس آلمانی پس از آندره گدار قرائت دیگری از کتیبه کوفی کرده و پیشنهادهایی نیز درباب خواندن برخی از واژه های کتیبه پهلوی برج ارائه کرده است. به پیشنهاد او کتیبه برج را به صورتهای زیر باید خواند :

« بسمله ... هذا قبر القبه الکیا الجلیل ابی الفورس شهریار بن العباس بن شهریار مولی امیر المومنین رحمه الله امر ببنائه السیدکریم ؟ محمد؟ بن الحسن؟ ... فی سنه ثلث عشر و اربع مائه عمل الحسین ؟ بن؟ علی؟ بسمله ... هذا قبر القبه الکیا الجلیل ابی الفورس شهریار بن العباس بن شهریار مولی امیرالمونین رحمه الله امر ببنائه السّتّه الکریمه چهر از اذبنت سلیا خور فی سنه ثلث عشر و اربع مائه عمل الحسین ؟ بن علی ؟؟ . » (٧)

رضائی باغ بیدی کتیبه پهلوی برج لاجیم را به شکل زیر خوانده است :

« این گنبدِ شاهِ توانمند شهریار بن عباس بن شهریار مولی امیر المؤمنین (است) . فرمود کردن(= ساختن) دختِ رادِ (=بخشندة) سیسپور ، چهرزاد مادرِ او ، سالِ سیصدو هشتاد و نه ، ماه آذر ، روز سپندارمذ .»(٨)

به نظر او دو کتیبه کوفی و پهلوی برج یکدیگر را تکمیل کرده و مطالب را به نحو کامل تری به خواننده ارائه می دهند . در کتیبة پهلوی روز و ماه و سال شمسی یزدگردی ساخت برج لاجیم (روز سپندارمند یا پنجم، ماه

آذر و سال 389) آمده و در کتیبة کوفی نام سازندة بنا ذکر شده است . به پیشنهاد وی با توجه به متن کتیبة پهلوی برج باید کتیبة کوفی را به شکل زیر خواند :

« بسم الله الرحمن الرحیم هذا قبر القبه الکیا الجلیل ابی الفورس شهریار بن العباس بن شهریار مولی امیرالمومنین رحمه الله امر ببنائه السّتّه الکریمه جهرازاد بنت سیسبور فی سنه ثلاث عشر و اربعمائه عمل الحسین بن علی .» (٩)

با توجه به متن کتیبه ها ، برج آرامگاه و مدفن اسپهبد شهریار بن عباس بن شهریار است که احتمال دارد از نوادگان شهریار بن دارا (متوفی 397 هـ .ق) ـ مورخان او را آخرین اسپهبد دورة نخست حکومت باوندی  ( کیوسه) می دانند ـ باشد . می توان گمان برد شهریار بن دارا با توجه به عبارت بسم الله الرحمن الرحیم و همچنین مولی امیر المومنین ، مسلمان بوده و با ذکر کردن مولی امیر المومنین خود را وابسته به مذهب رسمی خلفای عباسی نشان داده است . همچنین باتوجه به نام پدرش ، عباس نیز باید گفت پدر او هم مسلمان بوده چرا که نام اسلامی او این مطلب را آشکار می سازد . از اینرو کاملاً پیدا است که در پایان سدة چهارم و اوائل سدة پنجم هجری قمری خاندان باوند به اسلام گرایش یافته  و خود را مولی خلیفه عباسی می دانسته اند . شخصی که به فرمان او این برج ساخته شده ، کسی نیست به جز مادر شهریار بن عباس که بنابه متن کتیبه چهرآزاد یا چهرزاد نام داشته و دختر مردی به نام سیس بوده است . همانطور که گفته شد برج درروز پنجم آذرماه سال 389 شمسی یزگردی مطابق با سال 413 هجری قمری به دست شخصی به نام حسین بن علی ساخته شده است .


آنچه به عنوان پرسش باقی می ماند مقام و مرتبة شهریار بن عباس بن شهریار است . کتیبة پهلوی او را اسپهبدی توانمند معرفی می کند ولی باید دانست سال ساخت بنا در دورة ضعف و فترت خاندان باوند است بنابراین در توانمند بودن او کاملاً تردید است . پس از مرگ اسپهبد شهریار بن دارا (397) تا به قدرت رسیدن اسپهبدحسام الدوله شهریار بن قارن(466 هـ .ق) خاندان باوند به جهت تسلط آل زیار دورة ضعف خود را می گذرانده و تنها در زمان قارن بن سرخاب پدر حسام الدوله شهریار و با ضعیف شدن آل زیار این خاندان جانی دوباره می گیرد . اما با توجه به تاریخ خاندان باوند در قرن چهرم هجری و سکه های موجود که حکایت از بحرانهای سیاسی داخلی در خاندان باوند و انتساب آنان به دو خاندان نیرومندتر آل بویه و آل زیار دارد . می توان گفت کوهستان قارن در دوره فترت بین چند نفر از اسپهبدان ضعیف تر تقسیم شده و برجهای به یادگار مانده که تقریباً همة آنها در یک دوره بسیار نزدیک به هم ساخته شده اند این مطلب را به اثبات  می رسانند . برج رادکان غربی در کردکوی که متعلق به اسپهبد ابوجعفرمحمدبن وندرین باوندی است در سال 411 هـ .ق بناشده و به گمان پژوهشگران برج رسکت نیز که احتمالاً آرامگاه یکی از اسپهبدان است در همین سالها ساخته شده است . آنچه مسلم است مطالعات سکه شناسی مربوط به سکه های احتمالی از دوره فترت می تواند راهگشا باشد .

پی نوشت:

 

١- پژوهشی در زمینه نام های باستانی مازندران ،ص181

٢- آثار ایران ،ج3،ص274

٣- همان ،ص275

۴- معماری ایران ( دوره اسلامی ) ، زبرت هیلن براند ، ترجمه کرامت الله افسر ، گرد آورندة محمد یوسف کیانی ، سمت ، تهران، چاپ اول بهار 1379 ، ص67

۵- از آستارا تا استراباد ، ج4 ،ب1 ،ص398

۶- آثار ایران ،ج3،ص 277

٧- « کتیبة پهلوی – کوفی برج لاجیم » حسن رضائی باغ بیدی،ص13

٨- همان ، ص18

٩- همان ،ص20

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۹/۰۹
محسن سرتاره لاجیمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">